کوتاه نوشته ها | یادداشت های وبلاگ |
مانی غریبی ( سه شنبه 88/2/22 :: ساعت 9:23 صبح)
امروز صبح در خبرها دیدم که اومده "رکسانا صابری آزاد شد اما در این خصوص چند تا سوال باز هم همیشه در ذهن من بوده که اینجا درجشون میکنم ولی منتظر پاسخی از سوی کسی نیستم چون میترسم به جای پاسخ یهوووو ... 1- چرا در ابتدا متهم رو به جرم نداشتن مجوز خبرنگاری دستگیر میکنید و اتهامش رو این اعلام میکنید ولی بعدا اعلام میشه که اتهام ایشون جاسوسی بوده 2- خانم صابری یک خبرنگار بین المللی منسوب به آمریکا بوده و حتما حتما فعالیتهاش نزد برادران محترم " آینه های نشکن " همیشه رو بوده - حالا تا حدودی - حتی اگه اینطور نبود مگه یک خبرنگار به چه چیزهایی میتونه دسترسی داشته باشه و مخابره کنه که بشه بهش انگ جاسوسی زد مگه اینکه قبول کنیم مملکت به قدری بی در و پیکر هست که مثلا یک خبرنگار آمریکایی هم میتونه پرونده ی فعالیت های هسته ای رو مطالعه کنه و از نامه های طبقه بندی شده نظام مطلع بشه و غیره 3- چرا باید حتما رئیس جمهور خودمون ، آمریکا و کلی آدم کلفت و باریک دیگه بیان وسط تا یک نفر تبرئه یا محکوم بشه ، ایراد از کجاست؟ پس حرف،آبرو، عمر و زندگی یک انسان در مقابل قانون چه جایگاهی داره؟ 4- چرا در چشم برخی نهادهای این مملکت همه متهم (و حتی مجرمیم) مگه اینکه بتونیم خلافش رو اثبات کنیم (من اگه اینو میگم بخاطر اینه چند باری مبتلابه اون بودم و نمیخوام فقط ور زده باشم، نمونش این که وقتی توی خیابون بعد از ساعت 12 شب تردد میکنم معمولا به جرم شکلی که دارم حتی یک سرباز هم اجازه داره هر برخوردی که میخواد با من بکنه ولی من حتی نمیتونم بهش بگم ، "میتونم کارتتون رو ببینم و بعد به سوالتون پاسخ بدم" چون اگه اینو بگم آتو رو بهش دادم و حتما باید شب رو در پاسگاه بگذرونم و خانوادم بیان توضیح بدن) 5- بچه ی قلهک ، کجاست؟ و ... |